loading...
منتقدان رپ فارسی
2pak بازدید : 123 چهارشنبه 07 دی 1390 نظرات (0)

سید جواد روشن



گفت‌وگو با يك خواننده رپ در ابتدا برايم كمي مشكل به نظر مي‌رسيد. هيچ شناختي از آنها نداشتم و تنها برخي از كارهايشان را شنيده بودم. مي‌گويم برخي چون هر روز به تعداد آهنگ‌ها و خوانندگان رپ فارسي اضافه مي‌شود و نمي‌توان ادعا كرد همه را شنيده‌ايم. مي‌دانستم موسيقي رپ يكي موسيقي معترض و اجتماعي است و از ميان آهنگ‌هاي بي‌شمار رپ فارسي، كارهاي اجتماعي هميشه نظر مرا جلب كرده بود. كارهايي درباره هويت ايراني، انرژي هسته‌اي، خليج فارس، مبارزه با فقر، دوري از اعتياد، جنگ و... احساس مي‌كردم اين آهنگ‌ها كه به سرعت از طريق اينترنت و بلوتوث منتشر و در جامعه پخش مي‌شوند چه تأثيرات عميق اجتماعي مي‌توانند داشته باشند.


براي همين به دنبال يك خواننده رپ بودم كه از اجتماع بگويد و چون موسيقي رپ يك موسيقي زيرزميني است تصور مي‌كردم براي اين كار وارد يك فضايي تاريك و دودگرفته خواهم شد. دوستي به من پيشنهاد داد به سراغ ياس بروم. دقيقاً نمي‌دانستم ياس كدام گروه است و آن دوست مرا به آهنگ «سي‌دي رو بشكن» ارجاع داد. ياس همان كسي بود كه اين آهنگ را خوانده بود و چه يادآوري خوبي بود. چون وقتي اين كار را شنيده بودم بسيار برايم جذاب و اثرگذار بود. زيرا مي‌ديدم موسيقي به عنوان يك هنر در مقابل يك اتفاق اجتماعي موضع گرفته و واكنش نشان داده است. براي همين مطمئن شدم ياس مي‌تواند انتخاب خوبي براي گفت‌وگو درباره موسيقي رپ باشد. بالاخره او را پيدا كردم و از طريق دوستانش با او قرار گذاشتم. براي صحبت كردن با او از پله‌هاي يك زيرزمين پايين رفتم ولي چيز عجيبي در آنجا نديدم. در آنجا جوان‌هايي بودند كه هر روز از كنارم در كوچه و خيابان مي‌گذشتند و.. ياس هم با يك لباس كاملاً ساده و رسمي براي اين قرار گفت‌وگو حاضر شد و خيلي صميمي حرف‌هايمان آغاز شد.


اسم خودش ياسر و متولد سال 61 در تهران است. از سال 80 وارد موسيقي رپ شده و از 83 اين كار برايش جدي شده. با اينكه در دانشگاه و در رشته عمران پذيرفته مي‌شه ولي به خاطر مشكلات خانواده ادامه تحصيل نمي‌ده و در حال حاضر هم در يك شركت بازرگاني به عنوان كارمند كار مي‌كند. در 18سالگي پدرش را از دست مي‌دهد و از آن زمان مسئوليت

3 خواهر و يك برادرش بر عهده او كه فرزند ارشد خانواده است مي‌افتد. ياسر، از دست دادن پدرش رو بدترين اتفاق زندگي‌اش مي‌دونه و براي همين سعي مي‌كنه در كارهايش از پدرش هم بگويد. خودش مي‌گه چون در زندگي خيلي سختي كشيده حالا مي‌تونه راحت‌تر از مشكلات حرف بزنه، چون مي‌دونه فقر چيه.



چي شد كه به سراغ موسيقي رپ رفتي؟


  

 


از 14ـ13 سالگي با كارهاي توپاك كه يك خواننده بزرگ در امريكا بود و سال 96 كشته شد، آشنا شدم و علاقه شديد به طرز خواندن او پيدا كردم، بدون اينكه بدونم چي مي‌گه. كم‌كم احساس كردم كه ظاهراً در حرفاش و نوع خواندنش يك نوع اعتراض وجود داره، چيزي مثل يك فرياد در صداش بود، براي همين به سراغ تِكس‌هاش رفتم و معني آنها را فهميدم. او از دردهاي اجتماع و دوران اسارت و گذشته سخت سياهپوست‌ها مي‌گفت و آن موقع بود كه احساس كردم در اين سبك هر شخص مي‌تواند براساس تجربياتش از مشكلات و رنج‌ها بگه. از طرفي چون از بچگي خوب انشا مي‌نوشتم شروع كردم به نوشتن متن‌هايي كه كمي هم قافيه داشت و همين شد شروع رپ فارسي براي من.



  

 


فكر مي‌كنم قبل از اينكه تو شروع به نوشتن و خواندن رپ فارسي كني، ديگراني هم اين كار را انجام داده بودند؟



  

 


بله. در خارج از ايران كه نمونه‌هايي از سال‌ها پيش انجام مي‌شد و در ايران هم شايان و هيچ‌كس خيلي قبل‌تر از من اين كار را شروع كرده بودند.



  

 


الان چقدر موسيقي و كارهاي رپرهاي خارجي را دنبال مي‌كني؟



  

 


در حال حاضر موسيقي رپ غربي تا حدودي به بيراهه رفته و ديگه خيلي برام جذاب نيست. قبلاً آنها بيشتر از مشكلات اجتماع و مردم مي‌گفتند ولي الان به سمت ابتذال رفته‌اند و مسائل پيش‌پاافتاده كه براي من جذاب نيست.



  

 


اولين كاري كه نوشتي و اون‌رو خوندي چي بود؟



  

 


«بچه‌هاي خيابون» كه اوايل سال 80 خوندم.



  

 


چطور اون‌كارو نوشتي؟



  

 


موسيقي رپ براي من هميشه با درد و اجتماع مترادف بوده و بچه‌هاي خيابوني هم سوژه‌اي بود كه در كارهاي غربي هم مورد استفاده قرار گرفته بود و فكر كردم مي‌تونه شروع خوبي باشه.



  

 


يعني از يك ملودي و آهنگ غربي تقليد كردي؟



  

 


نه. هميشه دوست داشتم كار مال خودم باشه. البته 2 تا از كارهام بر اساس بيت‌هاي (Bit) خارجي است ولي باز آنها را با استايل خودم خواندم.




 


اولين كارت رو چطور منتشر كردي؟




 


وقتي متن رو نوشتم در خونه يكي از دوستام،‌كارو ضبط كردم و مورد توجه قرار گرفت. بعد دست به دست پخش شد.




 


الان چطور كارهات پخش مي‌شه؟




 


ديگه لازم نيست من كاري انجام بدم. وقتي كار ضبط بشه، در كمتر از يك ساعت حداقل در 700ـ600 سايت اينترنتي پخش مي‌شه. چون الان خيلي‌ها با كارهاي من آشنا هستند و خودشون اين‌كارو انجام مي‌دن.




 


چرا كارهات رو به اسم ياس مي‌دهي؟




 


اسم خودم ياسره ولي از بچگي به من مي‌گفتند ياس. از طرفي گل ياس مظهر صلحه و همين باعث شد كه در كارهام از نام ياس استفاده كنم. چون به ترويج فرهنگ صلح خيلي اعتقاد دارم.




 


در بعضي از كارهات رگه‌هايي از موسيقي سنتي وجود داره، رابطه‌ات با موسيقي سنتي چطوره؟




 


موسيقي سنتي،‌هميشه براي من آرامش‌بخش بوده و صداي شجريان و شهرام‌ناظري را خيلي دوست دارم. هميشه فكر كرده‌ام كه چگونه در سبك رپ از موسيقي سنتي بهره بگيرم و در چند تا كار هم مثل «به اميد ايران» اين كار را انجام دادم.




 


تو متن كارهات رو خودت مي‌گي و به نظر من اين كار بدون داشتن ذوق ادبي و هنري ممكن نيست، چقدر اهل كتاب و ادبيات هستي؟




 


هميشه شعر رو دوست داشتم و رمان هم زياد مي‌خونم. در دوران مدرسه كلاس ادبيات و انشا، بهترين لحظات من بوده است و نمره‌هاي خوبي هم مي‌گرفتم و همان‌طور كه گفتم خوب انشا مي‌نوشتم. ولي به نظرم نوشتن به ذات دروني افراد برمي‌گرده.




 


در كار «صلح تويي» از مولانا مي‌گويي و الهامي كه از او گرفته‌اي، لطفاً بيشتر در اين مورد توضيح بده.




 


اولين درسي كه از مولانا گرفتم اين بوده كه او متعلق به همه جهان است و محدود به يك كشور نيست. وقتي يونسكو اعلام مي‌كند سال مولانا، همه جهان از مولانا مي‌گويند و اين اتفاق برگي است. او فارسي نوشته است ولي حرف‌هايي براي همه دارد. از طرفي فرم اشعار و ساختار كلمات او هم برايم جذاب است. مثلاً مي‌گويد: «من نه منم نه من منم» اين استايل براي من اهميت دارد و سعي مي‌كنم از آن استفاده كنم.




 


موسيقي رپ معمولاً معترض است ولي تو از اميد هم مي‌گويي. در اين باره حرف بزن.




 


من در رپ سبك خودم را دارم. موسيقي رپ سه‌ورس دارد و بعد از هر ورس، تركيب‌بند و يا همان كراس وجود داره. ورس اول مقدمه است و من در ورس دوم از جامعه، مشكلات و اعتراض‌ها مي‌گويم و در ورس سوم اميد مي‌دهم. يعني مي‌گويم اين مشكلات وجود دارد ولي چگونه بايد آنها را حل كرد. بعضي از صداها در موسيقي رپ بسيار گيرا و جذاب هستند ولي شنونده را در همان سياهي‌ها و مشكلات اجتماع رها مي‌كنند كه به نظر من درست نيست. موسيقي تأثير زيادي بر مخاطب داره و فكر مي‌كنم نبايد مخاطب را در چاه رها كرد. من شنونده خودم را به درون مشكلات و رنج‌هاي اجتماع مي‌برم ولي آنها را رها نمي‌كنم. بلكه دوباره آنها را به زندگي دعوت مي‌كنم و از اين كار نتيجه گرفته‌ام. خيلي‌ها به وسيله ايميل، تلفن و يا حضوري به من گفته‌اند كه بعد از شنيدن كارهايم تحت تأثير قرار گرفته‌اند. مثلاً به زندگي اميدوار شده‌اند،‌اعتياد را كنار گذاشته‌اند و...




 


چي مي‌شه كه از يك معضل اجتماعي مي‌نويسي؟




 


خودم آدم احساسي هستم و زود تحت تأثير قرار مي‌گيرم. براي همين وقتي يك اتفاق مرا درگير خودش كنه درباره آن مي‌نويسم. مثلاً يك روز داشتم در خيابان راه مي‌رفتم و به بدبختي‌هاي خودم فكر مي‌كردم كه متوجه پسربچه‌اي شدم كه در سرماي زمستان در كنار يك ترازو نشسته بود و كمي آن‌طرف‌تر هم كتاب و دفترش قرار داشت و مردم بدون توجه از كنار او رد مي‌شدند. اون موقع احساس كردم بايد خدا را شكر كنم و شد آهنگ «بايد بتوني» يعني بدترين شرايط تو آرزوي يكي ديگست.سعي كردم به جوان‌ها بگويم بايد قدر موقعيتت و زندگي خودتون رو بدونيد و مي‌تونيد بر مشكلات غلبه كنيد. من اين‌گونه مي‌نويسم و نتيجه هم گرفته‌ام و چون احساس مي‌كنم مي‌تونم اثرگذار باشم، ديگه خواندن برام تفريح نيست. بلكه يك وظيفه است.




 


در كارهات چقدر درگير ساختار هستي و چقدر به محتوا فكر مي‌كني؟




 


هر دوي اينها وجود دارد. وقتي مي‌خواهم يك كار حرفه‌اي و با استايل بخونم بيشتر دنبال كلمات و چگونه به‌كار بردن اون‌ها هستم و برخي از كارهام كاملاً احساسيه و برايم مهم نيست. استايل خاصي داشته باشه. مثلاً در «درد و دل» فقط مي‌خواستم با مخاطبم حرف بزنم و يا در «دركم كن» مهم براي من مسئله بيكاري جوان‌ها اهميت داره و اينكه چه‌كار مي‌توانم انجام دهم. اينجا ديگه به استايل فكر نمي‌كنم. به اين فكر مي‌كنم كه يك جوان دنبال كار هر جا كه مي‌ره مي‌گن بايد 5 سال سابقه كار داشته باشي و اون‌وقت مي‌گم:


آخه بابا باغت آباد منو دركم كن/ نگو جلوي راه وايستادي آقا حركت كن


تو اينجا نشستي كه جوابمو بدي/ پايين نگاه نكن چشم پر عذابمو ببين


اگر نيازمند بودي تو هم مي‌شدي يه كنه/ ببين اسم بدشانس روي پيشوني منه...


تا كه مي‌رسه به منه بدبخت آواره/ ميگه الان نه باشه بعد وقت ناهاره...


نگو مداركت ناقصه تو فردا بيا/ همه چيزو كامل كنو بعد وردار بيا...


نمي‌خوام داد بزنم الكي شلوغ بكنم/ بگو 5سالو من از كجا شروع بكنم...


البته استايل خيلي اهميت داره چون خيلي‌ها اول جذب استايل مي‌شوند و بعد به محتوا فكر مي‌كنند و سعي مي‌كنم اگه بشه هر دوي اينهارو با هم داشته باشم.




 


تا به حال دنبال مجوز براي كارهات بودي؟




 


خيلي. از وقتي كه آهنگ «به اميد روزهاي بي‌لرزش»‌رو براي زلزله بم خوندم به دنبال مجوز هستم و مدت زيادي هم كاري منتشر نكردم. ولي متأسفانه گرفتن مجوز خيلي طول مي‌كشه و سخته. البته خوشبختانه تا حالا چند كار كه با ديگران داشتم مجوز گرفته و در آلبوم‌هاي آنها پخش شده ولي هنوز مجوز مستقل براي يك آلبوم خودم نگرفته‌ام. وقتي يك كاري نوشته مي‌شه، بايد به سرعت منتشر بشه تا نتيجه‌بخش باشه. مثلاً همين كاري كه براي زلزله بم خوندم


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7
  • بازدید ماه : 48
  • بازدید سال : 817
  • بازدید کلی : 7,875